English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7236 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
setup U وضع قرارگرفتن میلههای بولینگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mixer U انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
mixers U انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
christmass tree U ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
maples U میلههای بولینگ
hig low jack U ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
spiller U انداختن تمام میلههای بولینگ با
pin deck U قسمت زیر میلههای بولینگ
pocket split U باقی ماندن میلههای 5 و 7یا 5 و 9 بولینگ
bedpost U ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
big four U ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
double pinochle U ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
half worcester U ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
golden gate U پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
convert U انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converted U انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converting U انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converts U انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
dead wood U میلههای افتاده بولینگ که درجا می ماند
buckets U جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket U جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
foundation U انداختن تمام میلههای بولینگ در دور نهم
blows U ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
blow U ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
pinsetter U وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
pinspotter U وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
fill U تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
pumpkin U پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
pumpkins U پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
baby split U وضعی که میلههای 2 و 7 یا3 و 01 بولینگ باقی می ماند
fills U تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
pick a cherry U ناتوانی در انداختن تمام میلههای اسان بولینگ
worcester U باقی گذاشتن تمام میله هابجز میلههای 1 و 5 بولینگ
pit U منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
pits U منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
wood U چوب گلف با دسته دراز و سرچوبی میلههای بولینگ
pinfall U تعداد میلههای افتاده با یک گوی بولینگ ضربه فنی کشتی
count U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counted U تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counted U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counting U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counting U تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counts U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
count U تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counts U تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
spread eagle U سرخوردن با عقب اسکیتهای چسبیده بهم بجا گذاشتن میلههای 2 و 3 و 4 و 6 و 7 و01 بولینگ
spot bowler U بازیگری که بجای نشانه گیری به میلههای بولینگ بجای معینی روی مسیرهدفگیری میکند
pocket U کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pockets U کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
sit U قرارگرفتن
perched U قرارگرفتن
perch U قرارگرفتن
sits U قرارگرفتن
perching U قرارگرفتن
perches U قرارگرفتن
to rangeoneself U قرارگرفتن
centred U درمرکز قرارگرفتن
centered U درمرکز قرارگرفتن
center U درمرکز قرارگرفتن
centers U درمرکز قرارگرفتن
bring up the rear <idiom> U آخرهمه قرارگرفتن
centre U درمرکز قرارگرفتن
heels U درپاشنه قرارگرفتن
formation U ترتیب قرارگرفتن
situation of a building U وضع قرارگرفتن بنا
disposal U در معرض دید قرارگرفتن
backs U برپشت چیزی قرارگرفتن
back U برپشت چیزی قرارگرفتن
call on to the carpet <idiom> U مورد مواخذه قرارگرفتن
draw fire <idiom> U مورد انتقاد قرارگرفتن
crowd the plate U نزدیک به پایگاه اصلی قرارگرفتن
run the gauntlet <idiom> U درمعرفی آزمایش سخت قرارگرفتن
use up U تحلیل بردن مورد استفاده قرارگرفتن
hull defilade U تا ارتفاع لوله در پشت حفاظ قرارگرفتن
impressionability U امادگی برای تحت تاثیر قرارگرفتن
tuck U درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
exposing U در معرض دید قرارگرفتن یا دادن فاهر شدن یاکردن
expose U در معرض دید قرارگرفتن یا دادن فاهر شدن یاکردن
tucking U درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
tucks U درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
novice U جزء برندگان قرارگرفتن شمشیربازی که امتیاز منفی ندارد
novices U جزء برندگان قرارگرفتن شمشیربازی که امتیاز منفی ندارد
air start U طرز قرارگرفتن هواپیما درهوا در شروع مسابقه هواپیمابری
exposes U در معرض دید قرارگرفتن یا دادن فاهر شدن یاکردن
seal bars U میلههای اب بندی
split U میلههای باقیمانده
connections U میلههای رابط
leaving U میلههای جامانده
leave U میلههای جامانده
picket fence U جاگذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
parallel bars U میلههای پارالل
net posts U میلههای تور
grates U میلههای اهنی
four horsemen U جا گذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
rods of corti U میلههای کورتی
grate U میلههای اهنی
grated U میلههای اهنی
problem program U برنامهای که به هنگام قرارگرفتن واحد پردازش مرکزی در حالت مسئله اجرا میشودبرنامه مسئلهای
cross barred U دارای میلههای عرضی
bacillary U بشکل میلههای کوچک
bacillar U بشکل میلههای کوچک
grated U پنجره میلههای اهخنی
driving bit U هویزه میلههای اسب
stanchion U میلههای عمودی ناو
grate U پنجره میلههای اهخنی
grates U پنجره میلههای اهخنی
seat bars U میلههای تکیه گاه
gridiron U خطوط یا میلههای فلزی مشبک
ends U میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
ended U میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
end U میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
handing U میلههای تسخیرشده حریف در پایان
hand U میلههای تسخیرشده حریف در پایان
wicketkeeper U توپگیر مدافع میلههای کریکت
studs U زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
square out U ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
sour apple U ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
throw out U سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
grids U بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
grid U بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
take guard U وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
stymie U قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
stymied U قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
stymieing U قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
stymies U قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
lanternpinion U چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
bowling alley U تالار بولینگ
curl U بولینگ روی یخ
bocci U بولینگ ایتالیایی
bowling alleys U تالار بولینگ
bowling U بازی بولینگ
curls U بولینگ روی یخ
curled U بولینگ روی یخ
bowl U بازی بولینگ
bowls U بازی بولینگ
columnar U گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
chopsticks U میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
bar graph U گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
sashes U قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
sash U قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
carrying U انداختن یک یا دو میله بولینگ
mother-in-law U میله شماره 7 بولینگ
ball return U بازگشت گوی بولینگ
dead U گوی بولینگ ضعیف
headpin U میله شماره 1 بولینگ
carried U انداختن یک یا دو میله بولینگ
carry U انداختن یک یا دو میله بولینگ
bowling bag U ساک بازیگر بولینگ
nine pins U نوعی بولینگ قدیمی
candlepin U میله باریک بولینگ
carries U انداختن یک یا دو میله بولینگ
dutchman U بازیگر بولینگ هلندی
lawn bowling U بولینگ روی چمن
kingpin U میله بازی بولینگ
kingpin U میله شماره 5 بولینگ
tenpin U بازی بولینگ ده میلهای
skittle U میله چوبی بولینگ
director U سرپرست تیم بولینگ
mothers-in-law U میله شماره 7 بولینگ
directors U سرپرست تیم بولینگ
possitive stagger U ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیمای دوباله بطوریکه لبه حمله بال بالایی جلوترازبخش متنافر بال پایینی باشد
histogram U گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند
screw picket U میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
crankpin U قسمت استوانهای دسته میل لنگ که میلههای رابط بدان متصل میشود
bar chart U گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند
negative stagger U ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیماهی دوباله بطوریکه لبه حمله بال پایینی جلوتراز بخش متنافر بال بالایی قرارگیرد
semi spinner U پرتاب دورانی گوی بولینگ
ball retour track U مسیر بازگشت گوی بولینگ
ninepin U بازی بولینگ با 9 میله چوبی
duckpin U بولینگ با گویهای کوچک بی سوراخ
composite average U معدل امتیاز بازیگر بولینگ
bowl U مسابقه وجشن بازی بولینگ
bowls U مسابقه وجشن بازی بولینگ
dutch 00 U بولینگ هلندی با حساب 002
flat apple U گوی بولینگ خارج از بازی
flat ball U گوی بولینگ خارج از بازی
perfect game U یک سری بازی بولینگ با 21استرایک
semi roller U پرتاب دورانی گوی بولینگ
ten strike U ضربت بازی بولینگ ده میلهای
pitch U زاویه سوراخهای گوی بولینگ
pitches U زاویه سوراخهای گوی بولینگ
tenpins U بولینگ 01 میلهای با گوی سنگین
full spinner U حرکت گوی بولینگ با حالت فرفره
light hit U ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را نمیاندازد
marks U 01امتیاز کامل بولینگ مهارک_ردن ح_ریف
candlepins U بازی بولینگ با گویهای کوچک بی سوراخ
spare U انداختن هر 01 میله بولینگ بادو پرتاب
crown green bowls U بولینگ بین دو بازیگر در چمن وسیع
slow U حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
do split U ضربهای در بولینگ که میله جلو و 7 یا 01 را جا می گذارد
slower U حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
slows U حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
slowing U حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
mark U 01امتیاز کامل بولینگ مهارک_ردن ح_ریف
highs U ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
lily U ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
highest U ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
slowed U حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
high U ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
big ball U ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را می اندازد
slowest U حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com